ارز دیجیتال آوالانچ (AVAX) چیست؟ بلاکچینی سریع و مقیاسپذیر برای آینده دنیای رمزارزها


مقدمه ای بر ارز دیجیتال آوالانچ
آوالانچ (Avalanche) یک شبکه بلاکچینی است که با هدف رفع محدودیتهای ذاتی بلاکچینهای پیشین همچون مقیاسپذیری، امنیت و عدم تمرکز طراحی شده است. این پروژه بر پایه مکانیزم اثبات سهام (PoS) عمل میکند و ساختاری منحصربهفرد برای پردازش سریع و ایمن تراکنشها ارائه میدهد. آوالانچ، مشابه اتریوم، از قراردادهای هوشمند برای اجرای اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (dApps) پشتیبانی میکند و بهدلیل پشتیبانی از زبان برنامهنویسی سالیدیتی، با پروژههایی نظیر Aave و Curve سازگاری بالایی دارد. همین ویژگی، امکان تعامل بهتر میان اکوسیستمهای دیفای را فراهم کرده است.
این پلتفرم موفق شده با فراهمکردن زیرساختی برای نهاییسازی تراکنشها در کمتر از یک ثانیه و توان عملیاتی بیش از ۴,۵۰۰ تراکنش در ثانیه، عنوان یکی از سریعترین بلاکچینهای دنیا را از آن خود کند.
توکن اختصاصی این شبکه با نام AVAX شناخته میشود و نقشهای متعددی در درون این اکوسیستم ایفا میکند؛ از پرداخت هزینه تراکنشها و تعامل با قراردادهای هوشمند گرفته تا مشارکت در فرآیند حاکمیت و دریافت پاداش برای سهامگذاری. هولدرهای AVAX میتوانند با سپردهگذاری داراییهای خود، در تصمیمگیریهای شبکه نقش داشته باشند و از مزایای سیستم مشارکتی بهرهمند شوند.
اما پیش از بررسی دقیق آوالانچ، بهتر است ابتدا نگاهی اجمالی به سیر تحول شبکههای بلاک چینی بیندازیم و جایگاه این پروژه را در نسل سوم بلاک چینها بهتر درک کنیم.
مروری کوتاه بر روند پیشرفت بلاک چین
برای آنکه درک کاملی از نوآوری آوالانچ داشته باشیم، ابتدا باید با سیر تحول نسلهای مختلف بلاک چین آشنا شویم:
آغاز راه: بلاکچینهای نسل اول
نسل نخست بلاک چین با ظهور بیت کوین شکل گرفت؛ شبکهای که هدفش ایجاد یک سیستم پرداخت غیرمتمرکز و امن بود. با این حال، ظرفیت پردازش محدود تراکنشها و سختی توسعه بر بستر آن باعث شد بیت کوین فقط برای ذخیرهسازی ارزش و تبادل مالی ساده کاربرد داشته باشد. بسیاری از پروژهها با الگوبرداری از کد بیت کوین، سعی در ایجاد نسخههای شخصیسازیشدهای داشتند، اما اغلب این تلاشها ارزش فنی قابل توجهی به اکوسیستم اضافه نکردند. در نهایت، بیت کوین بیشتر بهعنوان طلای دیجیتال شناخته شد تا زیرساختی برای نوآوریهای متنوع.
خیزش اپلیکیشنهای غیرمتمرکز: نسل دوم بلاک چین
در سال ۲۰۱۳، اتریوم با معرفی مفهوم قرارداد هوشمند، نقطه عطفی در توسعه فناوری بلاک چین ایجاد کرد. این شبکه به توسعهدهندگان امکان داد تا بدون نیاز به ساخت بلاکچینی اختصاصی، اپلیکیشنهای غیرمتمرکز بسازند. این نوآوری زمینهساز شکلگیری فضای دیفای (DeFi) شد و راه را برای کاربردهای گستردهتر بلاک چین در حوزههایی مانند مالی، بیمه و بازیهای بلاک چینی هموار کرد.
نوآوری در مقیاس و ساختار: تولد نسل سوم
آوالانچ بهعنوان نماینده نسل سوم بلاک چین، رویکردی متفاوت را در طراحی زیرساخت در پیش گرفته است. برخلاف شبکههایی که تنها از یک زنجیره و مجموعهای واحد از نودهای اعتبارسنج تشکیل شدهاند، آوالانچ از معماری چندزنجیرهای بهره میبرد. این ساختار ناهمگن، امکان مقیاسپذیری بالا، تفکیک وظایف و سفارشیسازی آسانتر را برای کاربران و توسعهدهندگان فراهم کرده و آن را به گزینهای قدرتمند برای ساخت اپلیکیشنهای غیرمتمرکز در مقیاس جهانی تبدیل کرده است.
زیرساختهای منعطف آوالانچ برای توسعه اپلیکیشنهای بلاکچینی

همانطور که اتریوم به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا با استفاده از قراردادهای هوشمند اپلیکیشنهای غیرمتمرکز طراحی کنند، آوالانچ نیز این امکان را فراهم کرده، با این تفاوت که در این پلتفرم، اپلیکیشنها نه صرفاً توسط قراردادهای هوشمند، بلکه توسط ماشینهای مجازی (VM) تعریف و پیادهسازی میشوند. نکته قابلتوجه اینجاست که در آوالانچ، هر اپلیکیشن بر بستر بلاکچینی جداگانه اجرا میشود و اعتبارسنجی آن توسط یک زیرساخت اختصاصی بهنام «زیرشبکه» (Subnet) انجام میگیرد. زیرشبکهها مجموعههایی انعطافپذیر و قابلتنظیم از نودها هستند که میتوانند بر اساس نیازهای پروژه تعریف شوند. این ویژگی حتی امکان راهاندازی شبکههای خصوصی و محدودشده را فراهم میکند.
آوالانچ تنها به ساخت dAppهای سفارشی محدود نمیشود؛ بلکه از ایجاد و تبادل داراییهای دیجیتالی پیچیده و هوشمند نیز پشتیبانی میکند. کاربران میتوانند داراییهایی با قوانین ویژه خلق کنند، مانند توکنهایی که فقط در زمان مشخصی قابلیت انتقال دارند یا تنها در صورت تحقق شروطی خاص فعال میشوند. این قابلیت، درجه بالایی از کنترل و تنظیمپذیری را در اختیار کاربران و توسعهدهندگان قرار میدهد.
آوالانچ؛ پیشگام در استفاده از الگوریتم اجماع نوآورانه
آوالانچ اولین بلاکچینی است که از خانوادهای نو از الگوریتمهای اجماع استفاده میکند که در سال ۲۰۱۸ توسط گروهی از متخصصان سیستمهای توزیعشده معرفی شد. این الگوریتم، امکان تأیید و نهاییسازی تراکنشها را در عرض چند ثانیه و با ظرفیت هزاران تراکنش در ثانیه فراهم میسازد؛ مزیتی چشمگیر که استفاده از این شبکه را برای پرداختهای سریع و آنی ایدهآل میکند.
برخلاف بسیاری از شبکههای بلاک چینی که صرفاً از ساختار زنجیرهای استفاده میکنند، آوالانچ قادر است اجماع را روی ساختارهای پیشرفتهتری مانند گراف جهتدار غیرمدور (DAG) نیز پیادهسازی کند.
این سیستم مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام (PoS) طراحی شده که امکان مشارکت هزاران اعتبارسنج را با حداقل مصرف انرژی فراهم میکند. چنین طراحیای باعث شده آوالانچ هم از لحاظ فنی و هم از نظر زیستمحیطی کارآمد تلقی شود.
در ادامه مقاله، به جزئیات فنی معماری آوالانچ و نوآوریهای پشتپرده آن خواهیم پرداخت.
ساختار ماژولار آوالانچ؛ نگاهی به سیستم زیرشبکهها
در بیشتر بلاکچینهای مطرح مانند بیتکوین یا اتریوم، تمام نودها باید از قوانین یکپارچهای پیروی کنند و اعتبارسنجیها در بستر یک زنجیرهی مشخص انجام میشود. اما در اکوسیستم آوالانچ، هر بلاکچین میتواند مجموعه قوانین مخصوص به خود را داشته باشد و توسط زیرشبکهای مجزا مدیریت شود.
زیرشبکهها گروههای مستقلی از اعتبارسنجها هستند که مسئول نگهداری و تأیید وضعیت یک یا چند بلاکچین میباشند. هر بلاکچین فقط توسط یک زیرشبکه اعتبارسنجی میشود، اما هر زیرشبکه میتواند بیش از یک بلاکچین را پوشش دهد. همچنین نودها این امکان را دارند که به دلخواه عضو چند زیرشبکه مختلف باشند.
جالبتر اینکه، هر زیرشبکه میتواند شرایط خاصی برای پذیرش نودها تعریف کند؛ مثلاً الزام به احراز هویت یا دارا بودن سختافزار خاص. این قابلیت، زمینهساز راهاندازی بلاکچینهایی با الزامات قانونی یا فنی ویژه خواهد بود.
آوالانچ همچنین دارای یک زیرشبکه اصلی بهنام زیرشبکه پیشفرض یا Default Subnet است که مسئول تأیید بلاکچینهای بومی این شبکه است. تمام اعتبارسنجها ملزماند عضوی از این زیرشبکه باشند و برای عضویت، لازم است مقدار مشخصی از توکن AVAX را بهصورت سهامگذاری در شبکه قفل کنند. این شرط، هم به امنیت شبکه کمک میکند و هم اطمینان میدهد که تمامی نودهای فعال، در فعالیتهای شبکه نقش مؤثری دارند.
کنترلپذیری قوانین در معماری منعطف زیرشبکههای آوالانچ
طراحی منحصربهفرد آوالانچ به گونهای است که توسعهدهندگان میتوانند کنترل کاملی بر رعایت الزامات قانونی و فنی داشته باشند. همانطور که پیشتر اشاره شد، امکان ساخت بلاکچینهایی با شرایط اختصاصی وجود دارد و هر زیرشبکه میتواند از نودهای اعتبارسنج خود بخواهد مجموعهای از پیششرطهای خاص را رعایت کنند. بهعنوان نمونه، یک بلاکچین میتواند موارد زیر را شرط پذیرش قرار دهد:
حضور فیزیکی اعتبارسنجها در کشوری معین؛
طی شدن فرآیند احراز هویت (KYC) توسط نودها؛
دارا بودن مجوزهای رسمی یا تخصصی برای فعالیت.
این در حالی است که در بلاکچین دیگری، هیچگونه الزام یا محدودیتی اعمال نشده باشد.
امکان ساخت شبکههای خصوصی در بستر آوالانچ
یکی از ویژگیهای کلیدی آوالانچ، توانایی ایجاد زیرشبکههایی با دسترسی محدود است؛ بهنحوی که فقط نودهایی با شرایط معین قادر به عضویت در آن باشند. چنین زیرشبکههایی میتوانند بلاکچینهایی داشته باشند که دادههایشان تنها توسط اعضای همان زیرشبکه قابلمشاهده باشد. این قابلیت، راه را برای ایجاد شبکههای بلاکچینی خصوصی، امن و سازمانی هموار کرده است.
انتخابپذیری و آزادی عمل برای نودهای اعتبارسنج
در شبکههایی با ساختار پیچیده و چندزنجیرهای، ممکن است برخی نودها علاقهای به مشارکت در اعتبارسنجی همه بلاکچینها نداشته باشند. معماری آوالانچ با بهرهگیری از مدل زیرشبکه، به نودها اجازه میدهد فقط در تأیید بلاکچینهایی که مرتبط یا مطلوبشان هستند فعالیت کنند. این موضوع، بار کاری نودها را کاهش داده و مدیریت شبکه را کارآمدتر میسازد.
زیرساخت متناسب با نیازهای سختافزاری اپلیکیشنها
برخی اپلیکیشنهای غیرمتمرکز به منابع محاسباتی سنگینتری نیاز دارند و برای اجرای صحیح، باید توسط نودهایی با سختافزار قدرتمند پردازش شوند. در این شرایط، زیرشبکهها میتوانند ورود اعتبارسنجها را به دارا بودن شرایط فنی خاصی (مانند رم بالا یا CPU قوی) منوط کنند تا کارایی اپلیکیشن تضمین شود و از کندی شبکه جلوگیری گردد.
مروری بر بلاکچینهای اصلی و بومی در اکوسیستم آوالانچ

همانطور که پیشتر مطرح شد، آوالانچ از چندین بلاکچین مستقل تشکیل شده است که در قالب یک شبکه واحد عمل میکنند. سه بلاکچین اصلی در این ساختار وجود دارد که همگی توسط زیرشبکه پیشفرض تأیید میشوند:
بلاکچین X: پلتفرم تبادل داراییهای دیجیتال
X-Chain بستری است غیرمتمرکز برای ساخت و مبادله داراییهای دیجیتالی هوشمند. حرف X از واژه eXchange بهمعنای مبادله گرفته شده است. داراییهایی که روی این بلاکچین تعریف میشوند، میتوانند نمایانگر آیتمهایی در دنیای واقعی مانند اوراق بهادار یا سودهای سرمایهگذاری باشند. قوانین متنوعی را میتوان برای این داراییها در نظر گرفت؛ برای مثال:
دارایی تا تاریخ معینی قابل معامله نباشد.
انتقال آن صرفاً به شهروندان کشور خاصی مجاز باشد.
یکی از داراییهایی که روی X-Chain فعال است، توکن بومی شبکه یعنی AVAX است. پرداخت کارمزدهای تراکنش در سایر بلاکچینهای ساختهشده در آوالانچ نیز با همین توکن انجام میشود. البته در حال حاضر کارمزدی تعریف نشده، اما این سیاست در آینده ممکن است تغییر یابد.
بلاکچین P: مدیریت زیرشبکهها و فرایندهای پلتفرم
P-Chain که حرف P آن از واژه Platform الهام گرفته شده، مسئول مدیریت متادیتا و عملکرد زیرساختی آوالانچ است. از طریق رابطهای برنامهنویسی (API) این بلاکچین، کاربران قادرند اقدام به ساخت زیرشبکهها، ثبت اعتبارسنجها و تعریف بلاکچینهای جدید کنند. این لایه، ستون فقرات مدیریت اکوسیستم آوالانچ بهشمار میرود.
بلاکچین C: اجرای قراردادهای هوشمند با سازگاری کامل با اتریوم
C-Chain، با الگوبرداری از ماشین مجازی اتریوم (EVM)، محیطی فراهم کرده است که میتوان روی آن قراردادهای هوشمند ایجاد کرد. حرف C نیز از واژه Contract برگرفته شده است. هر نوع فعالیتی که در شبکه اتریوم قابل انجام است، از طریق API این بلاکچین در آوالانچ نیز در دسترس قرار دارد. این ویژگی، مهاجرت اپلیکیشنهای مبتنی بر اتریوم به آوالانچ را تسهیل میکند و توسعه را برای برنامهنویسان آشنا با EVM سادهتر میسازد.
سازوکار تصمیمگیری در آوالانچ چگونه عمل میکند؟
مکانیزمهای اجماع در اکوسیستم آوالانچ مبتنی بر الگویی خاص از رأیگیریهای تکرارشونده و تصادفی هستند. هنگامی که یک نود میخواهد تصمیم بگیرد که آیا یک تراکنش معتبر است یا نه، بهصورت تصادفی از گروه کوچکی از اعتبارسنجها نظر میپرسد. اگر نتیجه نظرسنجی حاکی از پذیرش باشد، نود آن را بهعنوان تراکنش معتبر تلقی میکند. این فرایند بارها تکرار میشود تا زمانی که درصد زیادی از اعتبارسنجها در چند دوره متوالی به پاسخ یکسانی برسند.
درصورتیکه اکثریت اعتبارسنجها موافق با پذیرش تراکنش باشند، بقیه نودها هم با این تصمیم همراه میشوند و این همگرایی، باعث شکلگیری یک اجماع قوی میشود. در نهایت، تراکنش بهصورت قطعی پذیرفته یا رد میگردد. دلیل نامگذاری «Avalanche» یا «بهمن» نیز از همین فرایند آبشاری و زنجیرهای الهام گرفته شده است؛ زمانی که مسیر اجماع آغاز شود، بهسرعت سراسر شبکه را دربرمیگیرد.
آوالانچ چه تفاوتهایی با سایر بلاک چینها دارد؟

امین گون سیرر، چهره برجسته علوم رایانه و بنیانگذار این پلتفرم، معتقد است برجستهترین تفاوت آوالانچ با دیگر پروژهها، در نوع ساختار اجماع آن نهفته است. برای درک بهتر این تفاوت، باید مروری کوتاه بر سیر تحول الگوریتمهای اجماع داشته باشیم.
پروتکلهای اولیه نظیر بیت کوین بر پایه «اثبات کار» یا استخراج طراحی شدهاند. این مدل، انرژی و منابع محاسباتی بسیار زیادی مصرف میکند. برخی تخمینها میزان برق مصرفی برای استخراج رمزارزها را با برق مصرفی کشورهای کوچکی مثل ایرلند برابر میدانند. افزون بر این، فرآیند نهاییشدن تراکنشها در چنین سیستمهایی بسیار کند است.
در مقابل، برخی دیگر از الگوریتمهای اجماع مانند PBFT، HotStuff و Tendermint بر پایه رأیگیری همهجانبه عمل میکنند و نیاز به ایجاد ارتباط بین تمام نودها دارند؛ مدلی که بهدلیل سربار زیاد ارتباطی، در مقیاس بزرگ عملاً ناکارآمد است.
چه ویژگیهایی آوالانچ را از رقبا متمایز میکند؟
در این بخش به نکات کلیدیای اشاره میکنیم که آوالانچ را در میان پروژههای بلاک چینی برجسته میکند.
عملکرد سریع و توان عملیاتی بالا
پروتکلهای آوالانچ قادرند تنها ظرف یک یا دو ثانیه تراکنش را بهصورت نهایی تأیید کنند. این سرعت، حتی از اکثر تراکنشهای کارتهای بانکی سریعتر است. همچنین، آوالانچ میتواند هزاران تراکنش را در ثانیه پردازش کند؛ عددی فراتر از ظرفیت شبکههایی مانند ویزا.
مقیاسپذیری بیسابقه
در هر دور اجماع، فقط نظر گروه کوچکی از نودها پرسیده میشود. این امر امکان مشارکت میلیونها نود را بدون ایجاد اختلال در غیرمتمرکزبودن شبکه فراهم میکند.
امنیت بالا بدون نیاز به نود رهبر
آوالانچ برخلاف بسیاری از سیستمهای دیگر، نیازی به وجود نود مرکزی برای مدیریت اجماع ندارد. این طراحی، امنیت شبکه را در برابر بسیاری از حملات مخرب افزایش میدهد.
مقاوم در برابر سانسور
بهدلیل تنوع بالای اعتبارسنجها در شبکه، احتمال سانسور تراکنشها یا کنترل شبکه از سوی گروهی خاص، تقریباً از بین میرود.
مصرف انرژی بهینه
برخلاف الگوریتمهای مبتنی بر استخراج، آوالانچ به انرژی اندکی نیاز دارد. اگر در لحظهای هیچ تراکنشی برای پردازش وجود نداشته باشد، سیستم بهصورت خودکار در حالت آمادهبهکار با مصرف انرژی بسیار پایین قرار میگیرد.
معماری منعطف زیرشبکهها
در آوالانچ، نیازی به تشکیل زیرکمیتههای اعتبارسنجی برای دستیابی به مقیاسپذیری نیست. هر اعتبارسنج، بهطور مستقیم میتواند در فرآیند اجماع مشارکت کند.
نقش اثبات سهام در مقابله با تهدیدات امنیتی
برای افزایش امنیت شبکه، آوالانچ از مدل اثبات سهام بهره میگیرد. در اینجا، بررسی میکنیم که این مدل چگونه مانع بروز حملاتی مانند سیبل میشود.
حمله سیبل چیست و چطور رخ میدهد؟
در این حمله، مهاجم تلاش میکند تا با کنترل تعداد زیادی نود، نفوذ خود را بر شبکه افزایش دهد. این سناریو مشابه تقلب در انتخابات است؛ جایی که فردی با هویتهای جعلی، رأیهای متعددی ثبت میکند.
چگونه اثبات سهام جلوی این تهدید را میگیرد؟
برای ورود به جمع اعتبارسنجها، هر نود باید مقدار مشخصی توکن آواکس را در شبکه قفل کند. این فرآیند باعث میشود ورود به شبکه هزینهبر باشد و انجام حملات گسترده، صرفه اقتصادی نداشته باشد. در واقع، مالکیت منابع مالی جایگزین قدرت محاسباتی شده است.
مزایای سهامگذاری در آوالانچ
اعتبارسنجها با قفلکردن توکنهای خود، میتوانند به شبکه کمک کرده و در ازای این مشارکت، پاداش دریافت کنند. پس از پایان دوره اعتبارسنجی، توکنها آزاد میشوند. در حال حاضر همه نودها پاداش دریافت میکنند، اما در آینده، فقط نودهایی که مشارکت درست و صادقانه داشته باشند، واجد دریافت پاداش خواهند بود.
نتیجه گیری
آوالانچ با طراحی نوآورانه و ساختار سهلایهای خود، به دنبال ارائه پاسخی جامع برای دغدغههای دیرینه دنیای بلاکچین است؛ دغدغههایی مثل مقیاسپذیری، سرعت پایین و کارمزدهای بالا. این پلتفرم با ترکیب فناوریهای پیشرفته و رویکردی منعطف، توانسته نظر بسیاری از توسعهدهندگان، نهادها و فعالان مالی را به خود جلب کند.
امکان تعریف زیرشبکههای اختصاصی، پشتیبانی کامل از زبانها و ابزارهای توسعه اتریوم، و عملکرد سریع در کنار امنیت بالا، آوالانچ را به گزینهای جدی برای میزبانی پروژههای غیرمتمرکز آینده تبدیل کرده است.
با رشد تقاضا برای راهحلهای بلاکچینی قابلاتکا، آوالانچ در موقعیتی قرار دارد که میتواند به یکی از بسترهای اصلی در تحول دیجیتال آینده بدل شود. سیستم پاداشدهی منسجم، مدل اقتصادی مبتنی بر سوزاندن توکن و طراحی ماژولار این شبکه، همگی نویددهنده جایگاهی ویژه برای آن در بازار آینده بلاکچین هستند. با این وجود، همانطور که در مورد هر فناوری نوپای دیگری نیز صدق میکند، موفقیت نهایی آوالانچ بستگی به استقبال کاربران، توسعهدهندگان و نهادهای کلیدی خواهد داشت.
سوالات متداول
آیا آوالانچ رقیب جدی برای اتریوم محسوب میشود؟
با توان پردازش حدود ۴۵۰۰ تراکنش در ثانیه و ثبت نهایی تراکنشها در کسری از ثانیه، آوالانچ در زمینه سرعت و عملکرد بهمراتب فراتر از اتریوم ظاهر شده است؛ آن هم در حالی که اتریوم فعلاً تنها قادر به مدیریت ۱۴ تراکنش در ثانیه است. علاوه بر این، پشتیبانی آوالانچ از زبان برنامهنویسی سالیدیتی موجب شده تا مهاجرت پروژههای فعال در اتریوم به این شبکه با حداقل تغییرات امکانپذیر باشد.
برای مشارکت بهعنوان اعتبارسنج چقدر AVAX نیاز است؟
برای آنکه بتوانید نقش اعتبارسنج رسمی را در شبکه آوالانچ ایفا کنید، باید حداقل ۲٬۰۰۰ واحد AVAX در شبکه قفل کنید. البته برای کاربران عادی که قصد مشارکت با مبالغ پایینتر را دارند، امکان ورود از طریق استخرهای سهامگذاری (Staking Pools) فراهم شده است.
زیرشبکهها چه نقشی در اکوسیستم آوالانچ دارند؟
زیرشبکهها (Subnets) این امکان را فراهم میکنند که سازمانها یا مجموعهها، بلاکچینهایی با سیاستها و قوانین اختصاصی خود راهاندازی کنند. این ویژگی برای نهادهایی که به حریم خصوصی و کنترل کامل بر شبکه خود نیاز دارند، بسیار مفید و کاربردی است.
آیا میتوان اپلیکیشنهای اتریوم را روی آوالانچ اجرا کرد؟
کاملاً. زنجیره C در آوالانچ با ماشین مجازی اتریوم (EVM) بهطور کامل سازگار است. به همین دلیل، اجرای قراردادهای هوشمندی که قبلاً برای اتریوم نوشته شدهاند، روی این زنجیره امکانپذیر است و در اغلب موارد به تغییری نیاز ندارد یا تنها به اصلاحات جزئی نیاز دارد.
چه اتفاقی برای کارمزدهای پرداختشده در آوالانچ میافتد؟
برخلاف بسیاری از شبکههای دیگر که کارمزد تراکنشها را میان اعتبارسنجها توزیع میکنند، آوالانچ این هزینهها را میسوزاند. این سازوکار باعث کاهش تدریجی عرضه کل AVAX شده و به حفظ یا افزایش ارزش آن در بلندمدت کمک میکند.