معرفی شرکت مایکروسافت؛ از گاراژ تا سلطنت در دنیای فناوری


مایکروسافت، یکی از غولهای فناوری دنیا، از روزهای ابتدایی خود در گاراژی کوچک در سیاتل تا تبدیل شدن به یکی از بزرگترین شرکتهای چند ملیتی، داستانی پر از نوآوری و تحول را در کارنامهاش دارد. این شرکت که با ویندوز به خانهها و دفاتر کاری در سرتاسر جهان راه پیدا کرد، اکنون در جبهههایی جدید از جمله رایانش ابری، هوش مصنوعی و واقعیت افزوده پیشتاز است.
اما آنچه مایکروسافت را از سایر شرکتها متمایز میکند، توانایی آن در تطبیق و بازتعریف خود با تغییرات سریع دنیای تکنولوژی است. بهرغم چالشها و رقابتهای فراوان، این غول فناوری نهتنها به نوآوریهای خود ادامه داده، بلکه در هر دوره زمانی، فناوریهای جدیدی را معرفی کرده که موجب تغییرات گستردهای در صنعت و زندگی روزمره شده است.
در این مقاله، با بررسی مسیر تحولی مایکروسافت و نقش این شرکت در دنیای دیجیتال، به تحولات و دستاوردهایی خواهیم پرداخت که مسیر این برند را از نرمافزارهای دسکتاپ به یک پیشرو در عرصههای نوین همچون هوش مصنوعی، رایانش ابری و سختافزارهای هوشمند، هموار کرده است.
تأسیس مایکروسافت: نقطهی آغاز یک امپراتوری دیجیتال

ژانویهی سال ۱۹۷۵. مجله «پاپیولار الکترونیکس» در دکههای روزنامهفروشی حاضر شده بود و روی جلد آن تصویری از کامپیوتر Altair 8800 دیده میشد؛ نخستین کامپیوتر شخصی تجاری که به فروش میرسید و قیمت آن برای بسیاری از افراد قابل دسترس بود. پل آلن، جوان ۲۲ ساله، معمولاً زمانی که از هاروارد اسکوئر عبور میکرد، مجله را خریداری میکرد. اما اینبار خبر آلتایر آنقدر برایش جذاب بود که بلافاصله به خانهی بیل گیتس، دوست قدیمیاش، رفت.
در آن زمان، گیتس هنوز دانشجوی هاروارد بود، اما رؤیای قدیمی آنها به نظر میرسید در حال محقق شدن است. آنچه در ذهن گیتس و آلن میگذشت، چیزی بود که شاید در آن زمان دیگران قادر به دیدن آن نبودند: آلتایر بدون نرمافزار در نهایت یک پدیدهی زودگذر میشد و به جایگاهی محدود در دنیای دانشگاهها و شرکتها باقی میماند. گیتس و آلن به این نتیجه رسیده بودند که این کامپیوتر نیاز به زبان برنامهنویسی دارد، و همین موضوع دقیقاً همان چیزی بود که تخصص آنها محسوب میشد.
آلن و گیتس با شرکت سازنده آلتایر، یعنی MITS، تماس گرفتند و به آنها گفتند که مفسر زبان BASIC را برای این دستگاه آماده کردهاند. البته که آنها هنوز هیچ کدی ننوشته بودند و تنها ایدهای در ذهن داشتند.
در هفتههای پس از تماس با شرکت MITS، بیل گیتس و پل آلن با عزم راسخ به تحقق وعدهی خود پرداختند. گیتس به شبیهسازی کامپیوتر آلتایر، که هیچگاه به چشم ندیده بودند، مشغول شد و آلن نیز شبیهسازی ریزپردازندهی اینتل ۸۰۸۰ را برای سیستم PDP-10 دانشگاه هاروارد طراحی کرد تا آن را آزمایش کند. در حالی که به دستگاه واقعی دسترسی نداشتند، آن دو بر کد بیسیک خود کار میکردند و در نهایت در مارس ۱۹۷۵، آلن به آلبوکرکی پرواز کرد تا کد نوشته شده را روی آلتایر واقعی تست کند. معجزهای که آنها منتظرش بودند، رخ داد: کد بیسیک به درستی اجرا شد و این لحظه، آغازگر ماجراهای مایکروسافت شد.
پیشینهی دوستی بیل گیتس و پل آلن
رابطهی گیتس و آلن به دوران مدرسه لیکساید در سیاتل برمیگشت. این مدرسه، یکی از معدود مکانهایی بود که دانشآموزان به کامپیوترهای زمان خود دسترسی داشتند. در دوران نوجوانی، گیتس و آلن ساعتها وقت خود را در اتاق کامپیوتر مدرسه سپری میکردند و به یادگیری برنامهنویسی میپرداختند. گیتس با ذهنی دقیق و تحلیلی، برنامهنویسی را به سرعت یاد گرفت و آلن با چشماندازی وسیعتر، به فکر آیندههای دورتر بود. این دو، گروهی به نام Lakeside Programming Group تشکیل دادند و حتی برای شرکتهای محلی برنامهنویسی میکردند.
گیتس و آلن در مسیر تشکیل مایکروسافت
بعد از اتمام دوره دبیرستان، هر کدام از آنها مسیر خود را پیش گرفت. گیتس به هاروارد رفت و آلن به دانشگاه واشنگتن و سپس به بوستون برای کار در هانیول نقلمکان کرد. اما ارتباطشان هیچگاه قطع نشد. در نهایت، رؤیای ساخت کامپیوترهای شخصی که آرزوی مشترکشان بود، از طریق تماس با شرکت MITS به حقیقت پیوست. بهدنبال این اتفاق، در آوریل ۱۹۷۵، این دو دوست تصمیم به تأسیس یک شرکت گرفتند که نام اولیه آن «Micro-Soft» بود. در ابتدا هدفشان فقط فروش نرمافزار BASIC برای آلتایر بود.
توسعه مایکروسافت و گسترش نرمافزارها
شرکت تازهتأسیس، ابتدا در آلبوکرکی، نیومکزیکو آغاز به کار کرد. در سال ۱۹۷۶، گیتس تصمیم گرفت دانشگاه هاروارد را ترک کند تا تماموقت خود را به مایکروسافت اختصاص دهد. سال ۱۹۷۹، دفتر شرکت به بلویو، واشنگتن منتقل شد. در این دوران، مایکروسافت تمرکز خود را بر توسعه زبانهای برنامهنویسی گذاشت و در نهایت BASIC را برای پلتفرمهای مختلف توسعه داد و بعدها زبانهایی مانند FORTRAN و COBOL را نیز به لیست خود افزود.
قرار داد سرنوشتساز با IBM
در سال ۱۹۸۰، شرکت IBM تصمیم گرفت وارد بازار کامپیوترهای شخصی شود و به دنبال سیستمعاملی برای این محصول بود. گیتس با کمال زیرکی IBM را متقاعد کرد که مایکروسافت میتواند سیستمعاملی برای آنها ارائه دهد. اما حقیقت این بود که مایکروسافت در آن زمان سیستمعاملی برای کامپیوترهای شخصی نداشت. گیتس به سرعت سیستمی به نام QDOS از یک شرکت کوچک به نام Seattle Computer Products خریداری کرد و آن را به عنوان سیستمعامل رسمی پیسیهای IBM معرفی کرد. این سیستم به سرعت به MS-DOS تغییر نام داد و پس از بهینهسازی، پایهگذار نسل جدیدی از سیستمعاملها شد.
تأثیر استراتژیک قرارداد با IBM
گیتس توانست شرایط قرارداد را به نحوی تنظیم کند که اجازه فروش MS-DOS به دیگر شرکتها نیز در اختیار مایکروسافت قرار گیرد. این تصمیم هوشمندانه، زمانی که دیگر تولیدکنندگان کامپیوترهای سازگار با IBM به بازار آمدند، به مایکروسافت این امکان را داد که به یک منبع درآمد عظیم تبدیل شود و در نهایت سلطهاش را بر بازار سیستمهای عامل بهطور رسمی آغاز کند. در سال ۱۹۸۱، مایکروسافت تبدیل به یک شرکت سهامی خاص شد و شروع به ساختاردهی به مدیریت خود کرد.
چالشها و رقابتهای جدید در مسیر موفقیت
در این زمان، علاوه بر موفقیتهای نرمافزاری، مایکروسافت با چالشهای مختلفی روبرو بود. از جمله رقابت شدید با شرکتهایی همچون لوتوس (سازنده Lotus 1-2-3) و وردپرفکت در بازار نرمافزارهای کاربردی. علاوه بر این، نرمافزارهای غیرمجاز و کپیهای غیرقانونی نیز تهدیدی جدی برای مایکروسافت بودند که بیل گیتس همیشه بر آنها نظارت میکرد.
رشد سریع و معرفی محصولات جدید
در همین دوران، مایکروسافت محصولات کلیدی جدیدی را معرفی کرد. از جمله برنامه صفحهگسترده Multiplan که به عنوان پیشنیاز برای نرمافزار اکسل ساخته شد. اما مهمتر از همه، مایکروسافت توانست با معرفی MS-DOS در سال ۱۹۸۱، به رشد سریع خود ادامه دهد و به یکی از ارکان اصلی صنعت فناوری تبدیل شود.
بیل گیتس و پل آلن، سازندگان مایکروسافت

در سال ۱۹۸۳، پل آلن به دلیل ابتلا به سرطان خون از مایکروسافت کنارهگیری کرد و شرکت را که خود بنیانگذار آن بود، ترک کرد. علیرغم این جدایی، مایکروسافت تا سال ۱۹۸۵ به شرکتی با بیش از ۹۰۰ کارمند و درآمد سالانه ۱۴۰ میلیون دلار تبدیل شده بود. بیل گیتس، با نگاه پیشرو به دنیای کامپیوترهای شخصی، به خوبی آگاه بود که این صنعت به زودی وارد دورهای جدید خواهد شد که فراتر از سیستمهای مبتنی بر دستور خط فرمان (MS-DOS) خواهد بود.
در همین زمان، شرکت اپل مشغول توسعه اولین کامپیوتر خود با رابط کاربری گرافیکی (GUI) بود، مفهومی که استیو جابز از پروژههای تحقیقاتی در زیرکس پارک الهام گرفته بود.
ویندوز 1.0؛ نقطه شروع انقلاب
در پاسخ به این تحولات، مایکروسافت در نوامبر ۱۹۸۵، سیستمعامل ویندوز ۱.۰ را معرفی کرد. این نسخه با قیمت ۹۹ دلار به بازار آمد، اما موفقیت چندانی نداشت. محدودیتهایی مانند عدم توانایی در نمایش پنجرهها بهطور همزمان و سرعت پایین عملکرد روی سختافزارهای آن زمان، باعث شد که بازخوردهای اولیه چندان مثبت نباشد. با این حال، ویندوز 1.0 مسیر جدیدی را برای تعامل کاربر با کامپیوترها به وجود آورد و گامهای اولیه برای تحقق رؤیای بیل گیتس مبنی بر «وجود یک کامپیوتر در هر خانه و بر روی هر میز» را فراهم کرد.
عرضه عمومی سهام و گامهای بزرگ به سوی موفقیت
در تاریخ ۱۳ مارس ۱۹۸۶، مایکروسافت سهام خود را در بازار بورس نزدک عرضه کرد. هر سهم با قیمت ۲۱ دلار شروع شد و در پایان روز اول به ۲۸ دلار رسید. این عرضه عمومی سهام (IPO) باعث شد که تعداد زیادی از کارمندان مایکروسافت به ثروتهای زیادی دست یابند. همچنین، ارزش سهام بیل گیتس، که ۴۵ درصد از سهام شرکت را در اختیار داشت، به حدود ۳۵۰ میلیون دلار رسید. همینطور، درست پیش از این عرضه عمومی، دفتر اصلی مایکروسافت به ردموند منتقل شده بود.
از میلیاردر شدن تا فتح بازار جهانی

در سال ۱۹۸۷، با گذشت زمان و افزایش ارزش سهام مایکروسافت، گیتس در سن ۳۱ سالگی به جوانترین میلیاردر خودساخته جهان تبدیل شد. این عنوان تا مدتها در اختیار او باقی ماند. در اوایل دهه ۹۰، مایکروسافت با سرعتی بینظیر در حال رشد و شکوفایی بود. ویندوز ۳.۰ که در سال ۱۹۹۰ عرضه شد، نقطه عطفی در تاریخ مایکروسافت بود. این نسخه جدید با طراحی بهبود یافته، عملکرد سریعتر و قابلیت پشتیبانی از چند برنامه همزمان، توجه کاربران و رسانهها را جلب کرد. ویندوز ۳.۰ در شش ماه اول خود دو میلیون نسخه فروخت.
ویندوز 3.1؛ موفقیت تجاری واقعی
در آوریل ۱۹۹۲، نسخه جدید ویندوز به نام ویندوز 3.1 منتشر شد که با فروش سه میلیون نسخه در مدت تنها دو ماه، به موفقیتی تجاری بزرگ تبدیل شد. این نسخه با بهبودهای عمده در رابط کاربری، پشتیبانی از فونتهای TrueType و افزایش سرعت عملکرد، معیاری جدید برای سیستمعاملهای کامپیوتری ایجاد کرد.
ویندوز 95؛ شاهکار تبلیغاتی و انقلابی در دنیای نرمافزار
نقطه اوج موفقیت مایکروسافت در تاریخ ۲۴ آگوست ۱۹۹۵، با عرضه ویندوز ۹۵ به وقوع پیوست. مایکروسافت برای تبلیغ این نسخه از سیستمعامل، ۳۰۰ میلیون دلار هزینه کرد و از آهنگ «Start Me Up» گروه رولینگ استونز استفاده کرد. حتی نورپردازی برج امپایر استیت با رنگهای لوگوی ویندوز ۹۵ در همان روزهای نخست عرضه به نمایش درآمد.
ویندوز ۹۵؛ فروش سریع و سرنوشتساز
ویندوز ۹۵ نه تنها تغییرات بنیادینی را در سیستمعاملها ایجاد کرد، بلکه به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد. ویژگیهایی همچون دکمه Start، نوار وظیفه و پشتیبانی از نامهای فایل طولانی و معماری ۳۲ بیتی، انقلابی در دنیای کامپیوترهای شخصی ایجاد کرد. این سیستمعامل تنها در چهار روز اول از زمان عرضه، یک میلیون نسخه فروخت و در همان آغاز راه، بسیاری از کاربران صف کشیدند تا این نسخه را خریداری کنند. ویندوز ۹۵ نمایانگر پیروزی کامل استراتژی «ویندوز همهجا»ی بیل گیتس بود و باعث شد مایکروسافت به عنوان یک رهبر بلامنازع در دنیای کامپیوترهای شخصی شناخته شود.
نبرد مرورگرها و آغاز عصر اینترنت
در اواسط دهه ۹۰ میلادی، با ظهور گسترده اینترنت و وب جهانی، دنیای فناوری وارد فاز جدیدی شد. در ابتدا، مایکروسافت و بیل گیتس بهطور کامل از اهمیت این پدیده جدید غافل بودند، اما بهسرعت این موضوع را درک کرده و دریافتند که اینترنت میتواند فرصتهای عظیمی به همراه داشته باشد.
شروع اینترنت اکسپلورر
در سال ۱۹۹۵، بیل گیتس در یادداشتی داخلی با عنوان "موج اینترنت" به مدیران ارشد مایکروسافت هشدار داد که شرکت باید رویکرد خود را تغییر داده و به سمت اینترنت حرکت کند. پس از این تغییر استراتژی، مایکروسافت مرورگر اینترنت اکسپلورر (IE) را به طور رایگان و به عنوان بخشی از ویندوز معرفی کرد. پیش از این، نتاسکیپ نویگیتور با بیش از ۸۰ درصد سهم بازار در عرصه مرورگرها سلطنت میکرد.
این حرکت باعث شروع جنگی میان مرورگرهای وب شد و مایکروسافت با استفاده از استراتژی ادغام اینترنت اکسپلورر با ویندوز و عرضه رایگان آن، به موفقیتی چشمگیر دست یافت. این استراتژی بهحدی موفق بود که تا سال ۱۹۹۹، سهم بازار اینترنت اکسپلورر به بیش از ۷۵ درصد رسید.
افزایش سلطه با مایکروسافت آفیس

در کنار پیشرفت در دنیای ویندوز، مایکروسافت به سرعت مجموعه آفیس را توسعه داد که به یکی از بزرگترین موفقیتهای این شرکت تبدیل شد. در سال ۱۹۸۹، اولین نسخه مایکروسافت آفیس برای مکینتاش منتشر شد و سال بعد نسخهای از آن برای ویندوز معرفی گردید.
تا اواسط دهه ۹۰، مایکروسافت آفیس به استاندارد نرمافزارهای بهرهوری تبدیل شده بود. برنامههایی مانند ورد، اکسل و پاورپوینت به ابزارهایی ضروری برای دنیای کسبوکار بدل شدند. استراتژی مایکروسافت در فروش آفیس بهعنوان یک بسته یکپارچه، بهجای فروش جداگانه هر برنامه، به محبوبیت و موفقیت این مجموعه افزوده بود.
آفیس ۹۷ و ادامه سلطنت نرمافزارها
آفیس ۹۷، با ویژگیهای جدید همچون IntelliSense و دستیار معروف کلیپی، به پرفروشترین نسخه آفیس تبدیل شد و درآمدهای زیادی برای مایکروسافت به ارمغان آورد. تا پایان دهه ۹۰، آفیس بیش از ۹۰ درصد از بازار نرمافزارهای بهرهوری را به خود اختصاص داده بود و به منبعی مهم برای درآمد شرکت تبدیل شد.
ویندوز NT و گسترش به بازار سازمانی
در کنار موفقیت در بازار مصرفکنندگان، مایکروسافت به طور همزمان در حال گسترش به بازارهای سازمانی بود. بیل گیتس دیو کاتلر، برنامهنویس برجسته که پیشتر در DEC فعالیت میکرد، را برای طراحی سیستمعامل ویندوز NT (New Technology) جذب کرد. این سیستمعامل در سال ۱۹۹۳ برای سرورها و ایستگاههای کاری سازمانها معرفی شد.
با معرفی محصولات دیگری مانند SQL Server، Exchange Server و SharePoint، مایکروسافت بهتدریج جایگاه خود را در بازار راهکارهای سازمانی نیز مستحکم کرد و تا پایان دهه ۹۰، به یکی از بزرگترین ارائهدهندگان خدمات IT برای سازمانها تبدیل شد.
چالشهای انحصارطلبانه و فشارهای قانونی
در حالی که مایکروسافت به رشد خود ادامه میداد، موفقیتهای این شرکت باعث جلب توجه نهادهای نظارتی و قانونی شد. در سال ۱۹۹۸، وزارت دادگستری ایالات متحده به همراه ۲۰ ایالت شکایتی را علیه مایکروسافت به دلیل رفتارهای انحصارطلبانه مطرح کردند. مرکز این پرونده به ادغام اینترنت اکسپلورر با ویندوز و جلوگیری از نصب مرورگرهای رقیب برمیگشت.
مایکروسافت بر این باور بود که این اقدام تنها در راستای ارتقای تجربه کاربران انجام میشود، اما رقبا همچون نتاسکیپ استدلال میکردند که این کار به زیان رقابت و به نفع انحصارطلبی است.
پرونده پرتنش و طولانی مایکروسافت از اکتبر ۱۹۹۸ تا ژوئن ۲۰۰۰ به یکی از مهمترین پروندههای حقوقی در تاریخ فناوری تبدیل شد. ویدیوهای جلسات دادگاه که در آن بیل گیتس بهطور عصبی دفاع میکرد، به برند مایکروسافت آسیب زد. در نهایت، دادگاه اولیه حکم داد که مایکروسافت باید به دو شرکت مجزا تقسیم شود، هرچند که این حکم در دادگاه تجدیدنظر لغو شد، اما مایکروسافت مجبور به تغییر در سیاستهای تجاری خود شد.
دوران استیو بالمر و تحول جدید
در آغاز قرن جدید، مایکروسافت به اوج قدرت خود رسیده بود. سال ۱۹۹۹، ارزش بازار این شرکت از ۶۰۰ میلیارد دلار عبور کرد و به بزرگترین شرکت جهان تبدیل شد. ویندوز ۹۸ و ویندوز ۲۰۰۰ به ترتیب با بهبود پشتیبانی از سختافزارهای جدید، مدیریت انرژی بهتر و ثبات بیشتر، ادامه موفقیتهای مایکروسافت را رقم زدند. آفیس ۲۰۰۰ نیز با امکانات جدیدی مانند یکپارچگی بیشتر با وب و ابزارهای همکاری، وارد بازار شد.
تغییرات مدیریتی و تحولات جدید
در ژانویه ۲۰۰۰، بیل گیتس مدیرعاملی مایکروسافت را به استیو بالمر، همکار قدیمی و مدیر ارشد عملیات خود، سپرد. گیتس همچنان به عنوان رئیس هیئتمدیره و مدیر ارشد معماری نرمافزار در شرکت باقی ماند و به استراتژیهای کلی مایکروسافت نظارت میکرد.
بالمر که از ۱۹۸۰ به مایکروسافت پیوسته بود، شخصیتی کاملاً متفاوت از گیتس داشت. او فردی پرانرژی و تهاجمی در فروش و بازاریابی بود که حالا باید شرکتی با برند و اعتبار آسیبدیده را رهبری میکرد. حضور او در رویدادهای شرکت، با فریادها و حرکات پرانرژی، تا سالها به بخش بزرگی از فرهنگ شرکت و صنعت فناوری تبدیل شد.
موفقیت ویندوز XP و تسخیر دنیای کامپیوتر

در اکتبر ۲۰۰۱، فقط یک ماه پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر و در حالی که اقتصاد در رکود قرار داشت، مایکروسافت سیستمعامل جدید خود، ویندوز XP را معرفی کرد. با صرف هزینه تبلیغاتی حدود یک میلیارد دلار، این نسخه به یکی از برجستهترین محصولات تاریخ مایکروسافت تبدیل شد. نام "XP" که برگرفته از واژه "eXPerience" بود، نماد ترکیب ویژگیهای تکنیکی و کاربری در این نسخه از ویندوز به شمار میرفت.
ویندوز XP توانست از ترکیب زیرساخت قدرتمند NT و رابط کاربری ساده و دوستانه ویندوز ۹۸ بهره ببرد، تا پلی میان نیازهای کاربران خانگی و سازمانی ایجاد کند. طراحی رابط کاربری Luna با آیکونهای جذاب و پسزمینهای سبز رنگ از تپههای بهاری، بهطور نمادین ویندوز را به یک نرمافزار مدرن و کاربرپسند تبدیل کرد. این نسخه همچنین قابلیتهایی نظیر پشتیبانی بهینه از رسانههای چندرسانهای، مدیریت بهتر حسابهای کاربری، USB ۲.۰، فایروال داخلی و بهروزرسانی خودکار را ارائه میداد. این سیستمعامل با آنکه پشتیبانی رسمیاش در آوریل ۲۰۱۴ خاتمه یافت، هنوز میلیونها نفر از آن استفاده میکردند.
درخشش Xbox در دنیای بازیهای ویدیویی
در نوامبر ۲۰۰۱، مایکروسافت در اقدامی جسورانه وارد عرصه رقابتی کنسولهای بازی شد و با معرفی Xbox، توجه بسیاری از افراد در صنعت سرگرمی را جلب کرد. این حرکت بهویژه در شرایطی که سونی با پلیاستیشن ۲ و نینتندو با گیمکیوب بازار را در دست داشتند، یک ریسک بزرگ محسوب میشد.
پروژه Xbox تحت سرپرستی جی آلارد و روبی باخ، دو نفر از مدیران مایکروسافت، آغاز شد. نام این کنسول از "DirectX Box" گرفته شده بود، اشارهای به فناوری DirectX که برای برنامهنویسی بازیها استفاده میشد.
Xbox با سختافزاری قدرتمند، از جمله پردازنده اینتل با فرکانس ۷۳۳ مگاهرتز، ۶۴ مگابایت حافظه و هارد ۸ گیگابایتی، توانست رقبا را تحت فشار قرار دهد. اما چیزی که این کنسول را منحصر به فرد میکرد، بازی انحصاری Halo: Combat Evolved بود که بهسرعت به یکی از محبوبترین و مهمترین فرنچایزهای تاریخ تبدیل شد. در ابتدا، مایکروسافت از فروش هر کنسول زیان میدید، ولی با این وجود در توسعه Xbox سرمایهگذاری کرد. همچنین، در سال ۲۰۰۲، سرویس آنلاین Xbox Live معرفی شد که با امکاناتی مانند بازی آنلاین چند نفره، چت صوتی و سیستم رتبهبندی، انقلابی در صنعت بازی ایجاد کرد. این استراتژی بلندمدت در نهایت به موفقیت Xbox 360 در سال ۲۰۰۵ منجر شد.
ویندوز ویستا: وعدهای که بر زمین ماند
پس از موفقیت عظیم ویندوز XP، مایکروسافت با هدف ارائه نسل جدیدی از سیستمعاملها، پروژهای بزرگ به نام Longhorn را آغاز کرد. این پروژه قرار بود تحول بزرگی در زمینه طراحی، امنیت و امکانات ویندوز ایجاد کند، اما بهطور مداوم با مشکلات پیچیده فنی، تغییرات در مشخصات و تأخیرهای زیاد مواجه شد. در نهایت، ویندوز ویستا که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، با مشکلاتی نظیر مصرف بالای منابع، ناسازگاری با نرمافزارها و سختافزارهای مختلف، و طراحی پیچیده روبهرو شد. این مشکلات باعث شد تا بسیاری از کاربران به ویندوز XP وفادار بمانند و حتی بسیاری از شرکتها از مهاجرت به ویستا خودداری کردند. کمپین تبلیغاتی مشهور اپل با عنوان "Mac vs. PC" نیز بر این مشکلات تأکید کرده و به تضعیف بیشتر تصویر عمومی مایکروسافت کمک کرد.
Zune: شکست در بازار پخش موسیقی
مایکروسافت با هدف رقابت با آیپاد اپل، در سال ۲۰۰۶ پخشکننده موسیقی خود یعنی Zune را معرفی کرد. با اینکه این محصول طراحی مناسبی داشت، اما نتواست به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند. دلایل مختلفی باعث شکست این محصول شد، از جمله یک اکوسیستم ضعیف، کمبود نوآوریهای واقعی و استراتژیهای بازاریابی نه چندان موفق که باعث شد Zune از ذهن کاربران محو شود.
ویندوز فون و Bing: تلاشهای ناکام در برابر رقبا
در همین دوران، دو غول بزرگ تکنولوژی یعنی گوگل و اپل تهدیدی جدی برای مایکروسافت محسوب میشدند. گوگل با موتور جستجوی قدرتمند خود به دروازهبان اصلی اینترنت تبدیل شده بود و محصولات مبتنی بر وب مانند جیمیل و گوگل داکس بهسرعت رقبای اصلی مایکروسافت در بخشهای مختلف شدند. مدل کسبوکار مبتنی بر تبلیغات رایگان گوگل در تضاد کامل با روش سنتی مایکروسافت بود.
در همین راستا، مایکروسافت در سال ۲۰۰۹ موتور جستجوی Bing را معرفی کرد تا با گوگل رقابت کند و در کنار آن، برنامههای تحت وب آفیس Web Apps را به عنوان بخشی از استراتژی جدید خود عرضه کرد. از طرفی، اپل هم در حال ورود به بازارهای جدید بود. با بازگشت استیو جابز و معرفی iPhone در ۲۰۰۷، اپل صنعت موبایل را متحول کرد. با ارائه اپاستور، اکوسیستم موبایل را شکل داد و موفقیتهای بزرگی را کسب کرد.
در ابتدا، استیو بالمر از آیفون بهطور جدی استقبال نکرد و آن را "گرانترین تلفن دنیا" نامید. این اشتباه باعث شد که مایکروسافت نتواند به موقع وارد بازار گوشیهای هوشمند شود و در رقابت با iOS اپل و Android گوگل عقب بماند. سیستمعامل ویندوز موبایل نتوانست به رقابت بپردازد و کم کم از گردونه خارج شد.
ویندوز فون و لومیا: تلاش دیرهنگام برای رقابت با موبایلها
با ورود ویندوز فون ۷ در سال ۲۰۱۰، مایکروسافت با طراحی جدید و رابط کاربری "Metro" سعی کرد تا بازار موبایل را از آن خود کند. اما باوجود تحسینهای منتقدان از طراحی، این سیستمعامل با مشکلات جدی روبهرو بود. کمبود برنامههای کاربردی و فقدان جذب کاربران در نهایت منجر به شکست این سیستمعامل شد. مایکروسافت در سال ۲۰۱۴ بخش موبایل نوکیا را به مبلغ ۷.۲ میلیارد دلار خرید، اما این حرکت نیز نتواست بازار موبایل را از سلطه iOS و Android خارج کند.
ورود مایکروسافت به دنیای تبلتها و سرفیس: تجربهای متفاوت
در اکتبر ۲۰۱۲، مایکروسافت ویندوز ۸ را عرضه کرد، نسخهای که با تغییرات زیادی در رابط کاربری روبهرو بود و مترو بهعنوان طراحی جدید به آن اضافه شده بود. با این حال، تغییرات گسترده باعث سردرگمی و نارضایتی برخی کاربران شد. در عین حال، مایکروسافت به عرصه سختافزار نیز وارد شد و در ژوئن ۲۰۱۲ از تبلت سرفیس خود رونمایی کرد.
سرفیس یک قدم جسورانه بود؛ محصولی که نه تنها یک تبلت، بلکه یک دستگاه دوکاره بود که هم بهعنوان تبلت و هم بهعنوان لپتاپ قابل استفاده بود. سرفیس در دو نسخه عرضه شد: سرفیس RT که از پردازنده ARM بهره میبرد و سرفیس پرو با پردازنده اینتل. هر دو دستگاه با طراحی ممتاز، بدنه منیزیمی و صفحهنمایش با کیفیت بالا عرضه شدند.
با این حال، نسل اول سرفیس از نظر تجاری نتواست موفقیتهای پیشبینیشده را کسب کند. مایکروسافت مجبور شد ۹۰۰ میلیون دلار به دلیل فروش پایین سرفیس RT از موجودیهای خود کاهش ارزش ثبت کند. اما این شرکت به تلاشهای خود ادامه داد و نسلهای بعدی سرفیس، بهویژه سرفیس پرو ۳ در سال ۲۰۱۴ موفقیتهای چشمگیری به دست آورد.
چشمانداز جدید: از Xbox تا سرفیس

در دوران مدیریت استیو بالمر، علاوه بر تلاشها در بخشهای مختلف نرمافزار و بازی، مایکروسافت با سرمایهگذاری بلندمدت در پروژههایی مانند Xbox و سرفیس توانست به موفقیتهایی دست یابد که در نهایت در دورههای بعدی رشد چشمگیری را به همراه داشتند.
آغاز عصر رایانش ابری و خرید اسکایپ
در سال ۲۰۱۰، مایکروسافت اولین قدمهای خود را در دنیای رایانش ابری برداشت و پلتفرم Windows Azure را معرفی کرد. این سرویس که بعدها به Azure تغییر نام یافت، زیرساخت بهعنوان سرویس (IaaS) و پلتفرم بهعنوان سرویس (PaaS) را ارائه میداد. هرچند در ابتدا آژور توان رقابت با AWS آمازون را نداشت، اما پس از گذشت چند سال تبدیل به یکی از ستونهای اصلی درآمدی این شرکت شد.
در ماه مه ۲۰۱۱، مایکروسافت اعلام کرد که سرویس محبوب تماس صوتی و تصویری اینترنتی، اسکایپ، را به مبلغ ۸٫۵ میلیارد دلار خریداری کرده است. این خرید که بزرگترین معامله تاریخ مایکروسافت در آن زمان بهشمار میرفت، نشان از اهمیت ارتباطات در برنامههای آتی شرکت داشت.
آفیس ۳۶۵ و تغییر مدل کسبوکار مایکروسافت
در همان سال، مایکروسافت آفیس ۳۶۵ را معرفی کرد؛ مجموعهای از خدمات ابری و اشتراکی که شامل نرمافزارهای آفیس، ایمیل اکسچنج، شیرپوینت و اسکایپ میشد. این محصول بهطور چشمگیری مدل کسبوکار مایکروسافت را دگرگون کرد، از فروش مجوزهای یکباره به مدل اشتراکی ماهانه و سالانه تغییر مسیر داد.
آفیس ۳۶۵ به کاربران این امکان را میداد تا به آخرین نسخههای نرمافزارهای آفیس دسترسی داشته باشند، اسناد خود را در فضای ابری OneDrive ذخیره کنند و از هر دستگاهی به آنها دسترسی پیدا کنند. این مدل جدید خیلی زود در بخشهای سازمانی مورد استقبال قرار گرفت، جایی که همکاری آنلاین و مدیریت مرکزی اسناد اهمیت ویژهای داشت.
مدیرعاملی ساتیا نادلا: تحول در مایکروسافت
در ۲۳ آگوست ۲۰۱۳، استیو بالمر اعلام کرد که در ۱۲ ماه آینده از سمت مدیرعاملی مایکروسافت کنارهگیری خواهد کرد. این خبر باعث شد که ارزش سهام مایکروسافت ۷٫۵ درصد افزایش یابد.
در ۴ فوریه ۲۰۱۴، ساتیا نادلا بهعنوان سومین مدیرعامل تاریخ مایکروسافت معرفی شد. نادلا که پیش از این در بخش Cloud and Enterprise مایکروسافت فعالیت داشت، با شخصیت آرام و درونگرای خود بهطور معناداری با مدیران قبلی همچون بیل گیتس و استیو بالمر متفاوت بود. این تغییرات نشاندهنده نیاز مایکروسافت به رهبری با تفکر جدید و استراتژیهای نو بود.
نادلا در اولین پیام خود به کارمندان شرکت گفت: «مأموریت ما توانمندسازی هر فرد و سازمان در جهان است تا به بیشترین دستاوردها برسند.» این عبارت بهسرعت تبدیل به یکی از اصول اصلی شرکت شد و باعث تغییر تمرکز از محصولات خاص به یک چشمانداز گستردهتر شد.
نگرش جدید: موبایل و ابر اولویتهای جدید مایکروسافت
در مارس ۲۰۱۴، نادلا استراتژی جدید خود برای مایکروسافت را با شعار "Mobile First, Cloud First" معرفی کرد. این استراتژی با تأکید بر اهمیت فزاینده دستگاههای همراه و خدمات ابری، همزمان با دنیای فناوری در حال تغییر، برای مایکروسافت یک ضرورت بود.
برای نادلا، مفهوم موبایل تنها به گوشیهای هوشمند محدود نمیشد. او موبایل را بهعنوان تجربه کاربری در حرکت میدید، که شامل دستگاههایی همچون گوشیهای هوشمند، تبلتها، کنسولهای بازی و سنسورها بود. از سوی دیگر، مفهوم ابر برای نادلا به چیزی فراتر از مراکز داده محدود میشد؛ این به توزیع محاسبات و هوش مصنوعی در شبکههای جهانی اشاره داشت.
این استراتژی بهسرعت در عمل پیادهسازی شد. بهعنوان مثال، در آوریل ۲۰۱۴، مایکروسافت آفیس را برای آیپد عرضه کرد، حرکتی که در دوران مدیریت بالمر بعید به نظر میرسید. همچنین این برنامهها برای اندروید نیز عرضه شدند و بسیاری از APIهای مایکروسافت برای سیستمعاملهای رقیب در دسترس قرار گرفت.
در عین حال، مایکروسافت بهطور فزایندهای در خدمات ابری سرمایهگذاری کرد. بهروزرسانیهای مداوم آفیس ۳۶۵ و پیشرفتهای Azure، نشاندهنده اولویتهای جدید مایکروسافت در این حوزه بود.
بازتعریف ویندوز و تصمیمات کلیدی در بازار موبایل
در آوریل ۲۰۱۴، مایکروسافت نسخه بهبود یافته ویندوز ۸، یعنی ویندوز ۸٫۱ را معرفی کرد. با اینحال، اصلاحات انجامشده هنوز نتوانستند تمام مشکلات نسخه پیشین را حل کنند. به همین دلیل، مایکروسافت شروع به آمادهسازی برای سیستمعاملی جدیدتر کرد. نادلا و تیم مدیریتی تصمیم گرفتند که برخی از ویژگیهای چالشبرانگیز ویندوز ۸ را حذف کنند و بیشتر بر راحتی تجربه کاربری و هماهنگی با عادات کاربران تمرکز نمایند.
در سپتامبر ۲۰۱۴، ویندوز ۱۰ معرفی شد. این نسخه که مستقیماً از ویندوز ۹ پرش کرده بود، با تغییرات چشمگیر مانند بازگشت منوی استارت محبوب و گزینهی Desktop Mode پیشفرض برای دستگاههای غیرلمسی، تجربهای یکپارچه و کاربردی را برای دستگاههای مختلف ایجاد کرد.
یکی از نوآوریهای برجسته ویندوز ۱۰، مدل "ویندوز بهعنوان سرویس" (Windows as a Service) بود. این تغییر بدین معنا بود که ویندوز دیگر بهعنوان یک نسخه جدید در دورههای چندساله منتشر نخواهد شد، بلکه بهطور مداوم بهروزرسانیهایی برای آن ارائه خواهد شد.
در جولای ۲۰۱۵، تنها ۱۸ ماه پس از خرید بخش موبایل نوکیا، نادلا تصمیم گرفت که مایکروسافت ارزش بخش موبایل خود را ۷٫۶ میلیارد دلار کاهش دهد و ۷,۸۰۰ نفر از کارمندان را اخراج کند. این تصمیم نشاندهنده واقعگرایی و تمرکز مایکروسافت بر حوزههایی با پتانسیل بالاتر بود، حتی اگر این امر به معنای رها کردن بازار موبایل باشد.
خریدهای استراتژیک و تمرکز بر ادغام
مایکروسافت در دوران نادلا با دقت بیشتری به خرید شرکتهای جدید پرداخت و تلاش کرد که هر خرید را به شکلی موثر در استراتژی کلی خود گنجانده و از آن بهرهبرداری کند.
در ژوئن ۲۰۱۶، مایکروسافت لینکدین را با قیمت ۲۶٫۲ میلیارد دلار خریداری کرد. این معامله بزرگترین خرید تاریخ مایکروسافت تا آن زمان بهشمار میرفت. لینکدین با بیش از ۴۰۰ میلیون کاربر، شبکه اجتماعی حرفهای پیشتاز جهان بود. نادلا در اینباره گفت: «مایکروسافت و لینکدین میتوانند ابزارهایی قدرتمند برای کمک به افراد و سازمانها در افزایش بهرهوری و موفقیت ایجاد کنند.»
با توجه به این خرید، مایکروسافت تلاش کرد نقش فعالی در آموزش مهارتهای دیجیتال ایفا کند و با سرویسهایی مانند Microsoft Learn، آموزشهای مختلف از کدنویسی تا مهارتهای شغلی را برای کاربران فراهم کند. همچنین در دوران پاندمی کرونا، ابزارهایی مانند Microsoft Teams for Education، به مدارس کمک کرد تا روند آموزش آنلاین را بدون اختلال ادامه دهند.
مایکروسافت در ژوئن ۲۰۱۸ نیز گیتهاب را به مبلغ ۷٫۵ میلیارد دلار خریداری کرد. گیتهاب که بزرگترین پلتفرم میزبانی کد منبعباز بود، به نمادی از فرهنگ متنباز تبدیل شده بود. این خرید، بهویژه پس از آنکه استیو بالمر بهطور صریح از متنباز انتقاد کرده بود، تغییر بزرگی در سیاستهای مایکروسافت ایجاد کرد.
از دیگر خریدهای کلیدی مایکروسافت میتوان به Mojang (سازنده بازی Minecraft) به مبلغ ۲٫۵ میلیارد دلار در ۲۰۱۴، Xamarin (ابزار توسعه چند پلتفرمی) در ۲۰۱۶ و ZeniMax Media (مالک استودیوهایی مانند Bethesda) به مبلغ ۷٫۵ میلیارد دلار در ۲۰۲۰ اشاره کرد.
پیشرفتهای مایکروسافت در حوزه گیمینگ

در ژانویه ۲۰۲۲، مایکروسافت اعلام کرد که اکتیویژن بلیزارد را به مبلغ ۶۸٫۷ میلیارد دلار خریداری کرده است. این خرید، که پس از بررسیهای رگولاتوری در اکتبر ۲۰۲۳ نهایی شد، مایکروسافت را صاحب فرنچایزهای بزرگی مانند Call of Duty، World of Warcraft و Candy Crush کرد.
با معرفی سرویس Xbox Game Pass در ۲۰۱۷، مایکروسافت مدل اشتراکی مشابه نتفلیکس برای بازیها را معرفی کرد. این سرویس به کاربران امکان میدهد با پرداخت ماهانه، به مجموعهای وسیع از بازیها دسترسی داشته باشند. این سرویس موفقیت بزرگی به همراه داشت و با افزودن بخشهایی مثل Xbox Cloud Gaming، گیمینگ ابری نیز به یک حوزه مهم برای مایکروسافت تبدیل شد.
رشد انفجاری آژور و موفقیت در خدمات ابری
یکی از بزرگترین دستاوردهای دوران مدیریت نادلا، رشد بیسابقه پلتفرم ابری Azure بود. تحت رهبری او، Azure از یک رقیب کوچک به دومین ارائهدهنده بزرگ خدمات ابری جهان تبدیل شد. استراتژی موفق نادلا برای Azure شامل پذیرش فناوریهای متنباز، تمرکز بر راهکارهای ابر ترکیبی، سرمایهگذاری در زیرساخت، امنیت و انطباق با استانداردهای جهانی، و یکپارچهسازی با سایر محصولات مایکروسافت بود.
آژور مایکروسافت: ابری برای آینده
تحت رهبری ساتیا نادلا، پلتفرم آژور مایکروسافت به یکی از بازیگران اصلی در بازار خدمات ابری تبدیل شد و توانست جایگاه دوم را در جهان پس از AWS آمازون کسب کند. این استراتژی موفق، باعث شد درآمد سالانه آژور از ۱ میلیارد دلار در ۲۰۱۵ به بیش از ۵۰ میلیارد دلار در ۲۰۲۰ برسد. چنین رشدی نهتنها به رشد ارزش بازار مایکروسافت کمک کرد، بلکه این شرکت را به یکی از بزرگترین غولهای دنیای فناوری تبدیل ساخت.
هوش مصنوعی: از کورتانا تا ابزارهای هوشمند جدید
در آوریل ۲۰۱۴، مایکروسافت دستیار صوتی هوشمند خود، کورتانا، را معرفی کرد که نامش از شخصیت معروف بازی Halo گرفته شده بود. کورتانا ابتدا بر روی ویندوز فون عرضه شد، سپس در ویندوز ۱۰ و در نهایت بهعنوان برنامهای برای اندروید و iOS نیز منتشر گردید. علیرغم این که کورتانا نتوانست در رقابت با Siri اپل و دستیار گوگل موفقیت چشمگیری داشته باشد، اما این پروژه بهعنوان یک حرکت آیندهنگرانه در مایکروسافت محسوب میشد.
در سپتامبر ۲۰۱۶، مایکروسافت گروهی به نام Microsoft AI and Research Group را تأسیس کرد تا بهطور متمرکز بر تحقیق و توسعه فناوریهای هوش مصنوعی بپردازد. در نتیجه، در سالهای بعد، ویژگیهایی چون جستجو و ترجمه بهبود یافته در آفیس، تشخیص چهره در OneDrive، خدمات تشخیص گفتار و تصویر در آژور و ابزارهای پیشبینی در داینامیکس به کمک هوش مصنوعی به محصولات مایکروسافت افزوده شد.
سرمایهگذاری در OpenAI و توسعه هوش مصنوعی مولد
مایکروسافت در سال ۲۰۱۹ مبلغ ۱ میلیارد دلار در OpenAI، شرکت سازنده ChatGPT، سرمایهگذاری کرد. این همکاری باعث شد تا مایکروسافت به بزرگترین شریک OpenAI تبدیل شود. در ژانویه ۲۰۲۳، پس از موفقیتهای فراوان چتباتها، مایکروسافت اعلام کرد که ۱۰ میلیارد دلار دیگر در این استارتاپ سرمایهگذاری کرده و قصد دارد هوش مصنوعی مولد را در تمام محصولات خود به کار گیرد.
این همکاری بهزودی به محصولات جدیدی منجر شد. در فوریه ۲۰۲۳، مایکروسافت نسخههای جدید موتور جستجوی بینگ و مرورگر اج را معرفی کرد که از مدلهای زبانی OpenAI استفاده میکردند. سپس در مارس ۲۰۲۳، Microsoft 365 Copilot به بازار آمد؛ ابزاری که با هدف ارتقای خلاقیت، بهرهوری و مهارتهای کاربران طراحی شده بود. در ژوئن ۲۰۲۳، ویندوز ۱۱ هم به قابلیت دستیار هوش مصنوعی Copilot مجهز شد. این مجموعه از اقدامات، مایکروسافت را در صف اول انقلاب هوش مصنوعی تولیدی قرار داد و فاصله زیادی با رقبای خود مانند گوگل و آمازون ایجاد کرد.
پیشرفتها در بازار سهام و اهمیت هوش مصنوعی
این رویکرد تهاجمی به هوش مصنوعی با استقبال سرمایهگذاران روبرو شد. با اعلام همکاری بیشتر با OpenAI، ارزش سهام مایکروسافت بهطور چشمگیری افزایش یافت و در آغاز سال ۲۰۲۴، ارزش بازار این شرکت از مرز ۳ تریلیون دلار عبور کرد.
در بهار ۲۰۲۴، مایکروسافت در یک مراسم ویژه در مقر خود در ردموند، از نسل جدید کامپیوترهای شخصی رونمایی کرد که دارای واحد پردازش عصبی (NPU) هستند و برای پردازش مدلهای هوش مصنوعی در خود دستگاه طراحی شدهاند. این کامپیوترهای جدید، با نام Copilot+، به کاربران امکان اجرای هوش مصنوعی در دستگاههای شخصی خود را میدهند. برندهایی مانند دل، اچپی، لنوو، ایسوس و سامسونگ نیز اعلام کردهاند که در حال توسعه مدلهای Copilot+ هستند.
آینده محاسبات با رایانش کوانتومی
در دوران مدیریت نادلا، مایکروسافت در مسیر "رایانش آیندهمحور" حرکت کرد. این استراتژی شامل نگاه به دنیای محاسباتی فراتر از سیستمهای کلاسیک بود، جایی که محاسبات کوانتومی میتواند پاسخگوی نیازهای بشر باشد.
پروژه رایانش کوانتومی مایکروسافت که از اوایل دهه ۲۰۱۰ آغاز شده بود، در سال ۲۰۱۶ به طور رسمی از معماری کوانتومی مبتنی بر توپولوژی خبر داد. برخلاف رقبا مانند گوگل و IBM که بر روی توسعه کوبیتهای فیزیکی تمرکز داشتند، مایکروسافت مسیر دشواری را انتخاب کرد و بر روی کوبیتهای توپولوژیک که براساس ذرات مایورانا ساخته میشوند، کار کرد. در مارس ۲۰۲۳، این پروژه به یک دستاورد بزرگ رسید و محققان مایکروسافت برای نخستین بار شواهد قانعکنندهای از وجود فرمیونهای مایورانا در آزمایشات خود مشاهده کردند.
تراشه مایورانا ۱: نقطه عطف در دنیای کوانتومی
در فوریه ۲۰۲۵، مایکروسافت از تراشه کوانتومی مایورانا ۱ رونمایی کرد که از ابررسانای توپولوژیکی برای کنترل ذرات مایورانا استفاده میکند. این تراشه به تولید کیوبیتهای با مقیاسپذیری و پایداری بیشتر کمک میکند و امکان استفاده از تنها هزار کیوبیت فیزیکی برای رسیدن به یک میلیون کیوبیت منطقی را فراهم میکند. با این دستاورد، مایکروسافت به پیشگام جدیدی در دنیای محاسبات کوانتومی تبدیل شد و امکان حل مسائلی را که حتی قویترین ابرکامپیوترهای کلاسیک قادر به حل آنها نیستند، فراهم کرد.
جشن نیمقرن مایکروسافت: نگاهی به آینده از دیدگاه پیشگامان تکنولوژی
در روز جمعه، ۴ آوریل ۲۰۲۵، زیر نورافکنهای درخشان و در میان تشویقهای بیپایان حضار، مایکروسافت جشن پنجاهمین سالگرد تأسیس خود را با رویدادی بینظیر و بهیادماندنی برگزار کرد. این مراسم مهم، محل حضور سه نسل از رهبران مایکروسافت بود: بیل گیتس، استیو بالمر و ساتیا نادلا، که همگی در یک لحظه تاریخی در کنار یکدیگر ایستاده و داستان برند مایکروسافت را روایت کردند؛ برندی که از برنامهنویسی زبان بیسیک برای آلتایر آغاز کرده بود و اکنون در خط مقدم انقلاب هوش مصنوعی قرار دارد.
گامهای بزرگ مایکروسافت در آینده
در یک لحظه نمادین، ساتیا نادلا نشان داد که چگونه با ابزارهایی مانند CodeSpaces، GitHub Copilot و قابلیت جدیدی که بهعنوان "Agent Mode" معرفی کرد، میتوان اولین محصول مایکروسافت را – که تنها شش هفته در حال توسعه بود – ظرف تنها ده دقیقه ساخت. سپس جملهی معروف پل آلن را بازگو کرد: «واقعاً کار میکنه!». این نمایش، نشاندهندهی تعهد مایکروسافت به نوآوری و سرعت در تغییرات فناوری بود.
چشمانداز آینده: بازتعریف سیستمها برای هوش مصنوعی

مایکروسافت در این رویداد، فراتر از یک جشن ساده رفت و نگاه خود به آینده را به نمایش گذاشت. آشا شارما، معاون ارشد پلتفرم هوش مصنوعی، در سخنانی اعلام کرد: «تمام سیستمهایی که طی پنج دهه گذشته ساختهایم، حالا باید برای هوش مصنوعی بازتعریف شوند». این جمله بهنوعی بیانگر جهتگیری جدید شرکت برای نیم قرن آینده بود.
در همین راستا، نادلا با معرفی قابلیتهای جدید در Copilot مانند Deep Research، Memory، Actions، Copilot Vision و حالت جدید "Agent Mode" که آن را بهعنوان یک "کارخانه تولید هوش" توصیف کرد، نشان داد که مایکروسافت نه تنها در حال ساخت آینده است، بلکه در حال تلاش برای همگانی کردن و در دسترس قرار دادن هوش مصنوعی برای همه است. این رویکرد مشابه تلاش مایکروسافت در گذشته است؛ زمانی که کامپیوترهای شخصی را به دنیای فناوری معرفی کرد و حالا به دنبال گسترش استفاده از هوش مصنوعی است.
نیمقرن نوآوری: نگاهی به مسیر گذشته و آینده
در طول ۵۰ سال گذشته، مایکروسافت چندین بار مسیر خود را بازتعریف کرده و پیسیهای Copilot+ نماد مدرن این تغییرات بودهاند. شاید نسلهای بعدی زمانی که به هوش مصنوعی و سیستمهای امروزی نگاه کنند، با همان شگفتی و هیجان به آنها نگاه کنند که ما امروز به سیستم آلتایر ۸۸۰۰ نگاه میکنیم: با احترام به تاریخ و اشتیاق برای آیندهای که هنوز در حال شکلگیری است.
نتیجهگیری
مایکروسافت در طول سالها، همواره مسیر خود را بازتعریف کرده و خود را با تحولات عظیم فناوری تطبیق داده است. از روزهای نخست که با ویندوز و رایانههای شخصی توانست انقلابی در دنیای تکنولوژی ایجاد کند، تا زمان حال که با پیشرفتهای هوش مصنوعی و رایانش ابری، گامهای جدیدی در دنیای دیجیتال برداشته است، این شرکت هیچگاه از روند نوآوری باز نایستاده.
با هدایتهای استراتژیک و تصمیمات کلیدی، مایکروسافت نه تنها توانسته جایگاه خود را در عرصه تکنولوژی تثبیت کند، بلکه به یک بازیگر اصلی در عرصههای جدید مثل هوش مصنوعی و رایانش کوانتومی تبدیل شده است. برای مایکروسافت، هیچچیز ثابت نمیماند و همواره در حال به چالش کشیدن مرزهای تکنولوژی است.
آینده برای این غول فناوری به شدت هیجانانگیز به نظر میرسد. با سرمایهگذاریهای جدید، دستاوردهای هوش مصنوعی و گامهای جدید در رایانش کوانتومی، بهنظر میرسد که مایکروسافت باز هم در حال شکلدهی به دنیای فردا است.